متن کامل مصاحبه اختصاصی افق با دریاسالار ویلیام فالن، فرمانده ی پیشین ستاد مرکزی نیروهای آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا (سنتکام)
سیامک دهقانپور:
«سال دو هزار و هشت زمانی که رهبری سنتکام را در اختیار داشتید تصور چنین تحولی در حوزه ی فعالیت شما برایتان قابل تصور بود؟»
ویلیام فالن:
«یقینا تغییرات بزرگی است. برای آنهایی که می کوشند آینده را پیش بینی کنند این پیام را در بر دارد که کار بسیار دشواری دارند. یقینا تحولات شگرفی است. من آن موقع هیچ باور نمی کردم اوضاع چنین دستخوش تحول شود اما، این را بگویم که درک من این بود که این منطقه ای بی ثبات با چالش های فراوان است. وقتی از یک نقطه به نقطه ی دیگری از حوزه ی مسولیتم در خاورمیانه و شمال آفریقا می اندیشیدم با خودم می گفتم در فرماندهی اقیانوس آرام به رغم مسائل کره ی شمالی، روابط با چین و سونامی ها چه وضعیت خوبی داشتم. واقعیت این است که این بخش از جهان در نتیجه ی بی ثباتی به منطقه ای غیرقابل پیش بینی بدل شده است و این درک چرایی آغاز قیام ها و مسیری را که طی خواهند کرد بسیار دشوار می کند. اما، این که این تحولات چه تاثیری بر روابط ایران و آمریکا خواهد گذاشت پاسخ کوتاه به این پرسش این است که چه کسی می داند. اما، یک نکته قطعی است و آن اینکه تغییر اجتناب ناپذیر است و ادامه خواهد داشت.»
سیامک دهقانپور:
«شما نقشی محوری در ارتقاء سطح روابط نظامی آمریکا و چین ایفا کردید. بسیاری از شما به عنوان یک رهبر نظامی دیپلماتیک نام می برند. شما درباره ی ایران بارها از ضرورت به کار گیری دیپلماسی صحبت می کردید. گزارشی است که اخیرا نیروی دریایی ایران اقدام به اعزام زیردریایی به دریای سرخ کرده است. آیا ایران فرصت و خلاء قدرتی در منطقه می بیند و می کوشد آن را پر کند؟»
ویلیام فالن:
«فکر نمی کنم. از لحاظ نظامی قابلیت های فراوانی در منطقه وجود دارد که چنین امکانی را به ایران نمی دهد. نیروی دریایی ایران چندی پیش از مصر درخواست عبور از کانال سوئز کرد که مصری ها موافقت کردند. البته این راه خوبی برای کسب درآمد است. در نتیجه ی تحولات در منطقه فعالیت های کاوشگرانه زیادی رخ خواهد داد. امید این است که این حرکات در جهتی درست و سازنده و نه تحریک آمیز هدایت شود. نکته ی چندانی در تحرکات نظامی ایران نمی بینم اما با توجه به تغییرات منطقه کوشش هایی برای پیشبرد اهداف خاص صورت می گیرد. به مساله ی روابط آمریکا و چین در دوران فرماندهی من اشاره کردید در آن دوره روابط در تمام سطوح به غیر از روابط نظامی وجود داشت، از این رو من بر روی شالوده ای کار می کردم که در مقایسه با روابط ایران و آمریکا کاملا متفاوت بود. در رابطه ی ایران و آمریکا هیچ سطحی از همکاری وجود ندارد و فضا بسیار پر تنش است. برای این مهم باید به نقطه ی آغاز بازگشت و شروع به بازسازی از طریق برداشتن گام های بسیار کوچک کرد تا به گونه ای فضا برای گفتگو دست یافت، تا سرانجام هر دو کشور در نقطه ی بهتری قرار بگیرند.»
سیامک دهقانپور:
«سال دو هزار و هشت زمانی که رهبری سنتکام را در اختیار داشتید تصور چنین تحولی در حوزه ی فعالیت شما برایتان قابل تصور بود؟»
ویلیام فالن:
«یقینا تغییرات بزرگی است. برای آنهایی که می کوشند آینده را پیش بینی کنند این پیام را در بر دارد که کار بسیار دشواری دارند. یقینا تحولات شگرفی است. من آن موقع هیچ باور نمی کردم اوضاع چنین دستخوش تحول شود اما، این را بگویم که درک من این بود که این منطقه ای بی ثبات با چالش های فراوان است. وقتی از یک نقطه به نقطه ی دیگری از حوزه ی مسولیتم در خاورمیانه و شمال آفریقا می اندیشیدم با خودم می گفتم در فرماندهی اقیانوس آرام به رغم مسائل کره ی شمالی، روابط با چین و سونامی ها چه وضعیت خوبی داشتم. واقعیت این است که این بخش از جهان در نتیجه ی بی ثباتی به منطقه ای غیرقابل پیش بینی بدل شده است و این درک چرایی آغاز قیام ها و مسیری را که طی خواهند کرد بسیار دشوار می کند. اما، این که این تحولات چه تاثیری بر روابط ایران و آمریکا خواهد گذاشت پاسخ کوتاه به این پرسش این است که چه کسی می داند. اما، یک نکته قطعی است و آن اینکه تغییر اجتناب ناپذیر است و ادامه خواهد داشت.»
سیامک دهقانپور:
«شما نقشی محوری در ارتقاء سطح روابط نظامی آمریکا و چین ایفا کردید. بسیاری از شما به عنوان یک رهبر نظامی دیپلماتیک نام می برند. شما درباره ی ایران بارها از ضرورت به کار گیری دیپلماسی صحبت می کردید. گزارشی است که اخیرا نیروی دریایی ایران اقدام به اعزام زیردریایی به دریای سرخ کرده است. آیا ایران فرصت و خلاء قدرتی در منطقه می بیند و می کوشد آن را پر کند؟»
ویلیام فالن:
«فکر نمی کنم. از لحاظ نظامی قابلیت های فراوانی در منطقه وجود دارد که چنین امکانی را به ایران نمی دهد. نیروی دریایی ایران چندی پیش از مصر درخواست عبور از کانال سوئز کرد که مصری ها موافقت کردند. البته این راه خوبی برای کسب درآمد است. در نتیجه ی تحولات در منطقه فعالیت های کاوشگرانه زیادی رخ خواهد داد. امید این است که این حرکات در جهتی درست و سازنده و نه تحریک آمیز هدایت شود. نکته ی چندانی در تحرکات نظامی ایران نمی بینم اما با توجه به تغییرات منطقه کوشش هایی برای پیشبرد اهداف خاص صورت می گیرد. به مساله ی روابط آمریکا و چین در دوران فرماندهی من اشاره کردید در آن دوره روابط در تمام سطوح به غیر از روابط نظامی وجود داشت، از این رو من بر روی شالوده ای کار می کردم که در مقایسه با روابط ایران و آمریکا کاملا متفاوت بود. در رابطه ی ایران و آمریکا هیچ سطحی از همکاری وجود ندارد و فضا بسیار پر تنش است. برای این مهم باید به نقطه ی آغاز بازگشت و شروع به بازسازی از طریق برداشتن گام های بسیار کوچک کرد تا به گونه ای فضا برای گفتگو دست یافت، تا سرانجام هر دو کشور در نقطه ی بهتری قرار بگیرند.»
سیامک دهقانپور:
«دیدار جنجالی شما با حسنی مبارک را بسیاری به یاد دارند. آن صحبت هایی که بعد از آن دیدار نقل شد که شما به مبارک گفتید استفاده از گزینه ی نظامی در برابر ایران ضرورت ندارد اصلا خوشایند قاهره، واشنگتن و اعضای دولت بوش نبود. با توجه به تغییرات منطقه بنظر شما نگرانی عمده ی رهبران عرب کماکان ایران است یا اوضاع داخلی شان؟»
«دیدار جنجالی شما با حسنی مبارک را بسیاری به یاد دارند. آن صحبت هایی که بعد از آن دیدار نقل شد که شما به مبارک گفتید استفاده از گزینه ی نظامی در برابر ایران ضرورت ندارد اصلا خوشایند قاهره، واشنگتن و اعضای دولت بوش نبود. با توجه به تغییرات منطقه بنظر شما نگرانی عمده ی رهبران عرب کماکان ایران است یا اوضاع داخلی شان؟»
ویلیام فالن:
«در نگرانی هایی که رهبران عرب درباره ی ایران به من منتقل می کردند تردیدی نداشتم. آنها به خاطر رفتار ایران و پتانسیل تولید جنگ افزار هسته ای جدا نگران بودند. بنظرم گونه ای اضطراب و تشویش است که می توان ساعتها درباره ی مبنای تاریخی آن صحبت کرد. حال با توجه به موج فراگیر تغییرات منطقه نگرانی های رهبران متوجه بی ثباتی داخلی از جمله در خود ایران است. از این رو لفاظی های تند و آتشین نسبت به برنامه ی هسته ای ایران فروکش کرده است و برای آن دلایل متفاوتی وجود دارد. یکی اینکه بنظر می رسد فعالیت های هسته ای ایران با مشکلات فنی روبرو شده است از این رو کمتر در این باره از تهران شنیده می شود. از سوی دیگر عمده ی توجه رهبران کشورها به اوضاع داخلی و اعتراضات مردم شان است. رسانه ها هم موضوع داغ روزشان اوضاع منطقه است و موضوع جدید جایگزین نگرانی قبلی شده است. اما، ممکن است این وضعیت فرصتی را برای دیپلماسی پشت صحنه با ایران فراهم کرده باشد.»
سیامک دهقانپور:
«این روزها مرتب صحبت از تحریم ایران است. آیا در این شرایط تحریم راه موثری است؟»
ویلیام فالن:
«تردیدی نیست که تحریم ها نتیجه ی ناخشنودی است. این وضعیت ناشی از این است که شورای امنیت سازمان ملل چند بار در این پروسه از ایران خواست تا در باره ی برنامه ی هسته ای اش شفاف و پاسخگو باشد اما، ایران کاملا بی اعتنایی کرد. از این رو تلاش جامعه ی جهانی برای تعامل و پرهیز از رو در رویی نظامی با ایران ریشه ی اصلی این ناخشنودی است که در فشار برای تحریم متجلی می شود. درباره ی میزان تاثیرگذاری تحریم ها تردید جدی دارم و در این باره می توان بحث کرد که چگونه این فشارها به بخش های پایینی جامعه منتقل می شود. میزان موثر بودن تحریم ها به تحمل ایرانیان بستگی دارد و قابلیت حکومت در دور زدن تحریم ها با پرداخت هزینه های بیشتر برای ایجاد ارتباط با کشورهایی که کماکان حاضر به تماس با ایران هستند. در نهایت قضیه این است که جامعه ی جهانی می خواهد به ایران بگوید یک سری قواعد بین المللی وجود دارد که ما انتظار داریم به آن عمل کنید و رو راست باشید.»
سیامک دهقانپور:
«دو سال پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، احمدی نژاد در موقعیتی بسیار متفاوت قرار دارد. با توجه به تغییرات داخلی ایران آیا دولت آمریکا سیاست درستی در قبال ایران اتخاذ کرده است؟»
ویلیام فالن:
«در نگرانی هایی که رهبران عرب درباره ی ایران به من منتقل می کردند تردیدی نداشتم. آنها به خاطر رفتار ایران و پتانسیل تولید جنگ افزار هسته ای جدا نگران بودند. بنظرم گونه ای اضطراب و تشویش است که می توان ساعتها درباره ی مبنای تاریخی آن صحبت کرد. حال با توجه به موج فراگیر تغییرات منطقه نگرانی های رهبران متوجه بی ثباتی داخلی از جمله در خود ایران است. از این رو لفاظی های تند و آتشین نسبت به برنامه ی هسته ای ایران فروکش کرده است و برای آن دلایل متفاوتی وجود دارد. یکی اینکه بنظر می رسد فعالیت های هسته ای ایران با مشکلات فنی روبرو شده است از این رو کمتر در این باره از تهران شنیده می شود. از سوی دیگر عمده ی توجه رهبران کشورها به اوضاع داخلی و اعتراضات مردم شان است. رسانه ها هم موضوع داغ روزشان اوضاع منطقه است و موضوع جدید جایگزین نگرانی قبلی شده است. اما، ممکن است این وضعیت فرصتی را برای دیپلماسی پشت صحنه با ایران فراهم کرده باشد.»
سیامک دهقانپور:
«این روزها مرتب صحبت از تحریم ایران است. آیا در این شرایط تحریم راه موثری است؟»
ویلیام فالن:
«تردیدی نیست که تحریم ها نتیجه ی ناخشنودی است. این وضعیت ناشی از این است که شورای امنیت سازمان ملل چند بار در این پروسه از ایران خواست تا در باره ی برنامه ی هسته ای اش شفاف و پاسخگو باشد اما، ایران کاملا بی اعتنایی کرد. از این رو تلاش جامعه ی جهانی برای تعامل و پرهیز از رو در رویی نظامی با ایران ریشه ی اصلی این ناخشنودی است که در فشار برای تحریم متجلی می شود. درباره ی میزان تاثیرگذاری تحریم ها تردید جدی دارم و در این باره می توان بحث کرد که چگونه این فشارها به بخش های پایینی جامعه منتقل می شود. میزان موثر بودن تحریم ها به تحمل ایرانیان بستگی دارد و قابلیت حکومت در دور زدن تحریم ها با پرداخت هزینه های بیشتر برای ایجاد ارتباط با کشورهایی که کماکان حاضر به تماس با ایران هستند. در نهایت قضیه این است که جامعه ی جهانی می خواهد به ایران بگوید یک سری قواعد بین المللی وجود دارد که ما انتظار داریم به آن عمل کنید و رو راست باشید.»
سیامک دهقانپور:
«دو سال پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، احمدی نژاد در موقعیتی بسیار متفاوت قرار دارد. با توجه به تغییرات داخلی ایران آیا دولت آمریکا سیاست درستی در قبال ایران اتخاذ کرده است؟»
ویلیام فالن:
«این وضعیت مایه ناامیدی و دلسردی من هم شده است. وقتی دولت اوباما سر کار آمد دو پیام روشن برای بهبود روابط فرستاده شد به این معنی که قصد دارند روابطی متفاوت با تهران داشته باشند و از نو آغاز کنند. اما، با پاسخ سرد ایران روبرو شدند. احمدی نژاد یقینا با مشکلاتی در داخل روبرو است. اگر تلاش برای تماس و تعامل با واشنگتن را آغاز کند شاید بتواند برای حل بخشی از مشکلاتش از واشنگتن کمک بگیرد.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر