۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه

«سوریه از روز نخست در آرزوی این بود که سناریوی سرکوب جنبش سبز را تکرار کند.»

مصاحبه اختصاصی افق با رضوان زیاده، از اعضای اپوزیسیون سوریه در نشست استانبول، مدیر مرکز حقوق بشر دمشق، استاد حقوق در دانشگاه جرج تاون واشنگتن:

سیامک دهقانپور:
«موج تظاهرات در سوریه حلب و دمشق را هم فرا گرفته است. این گستردگی از چه جهت مهم است؟»
رضوان زیاده:
«دولت سوریه همواره گفته است که در شهرهای بزرگی چون دمشق و حلب، پایتخت سیاسی و اقتصادی، تظاهراتی برگزار نشده است. اما این چنین نیست. دمشق برغم حضور سنگین نیروهای امنیتی از ابتدا به روند تظاهرات پیوست و آهسته آهسته تظاهرات وسیعتر شد و در حلب نیز از سه هفته پیش آغاز شده است. در این روز تنها دو نفر با چاقو در برابر یک مسجد کشته شدند. اوباش وابسته به نیروهای امنیتی از هیچ کاری حتی تیراندازی مستقیم به مردم فروگذار نمی کنند. جمعه ی گذشته در دو منطقه در دمشق از جمله محله ای در مرکز شهر دمشق که جلسه اپوزیسیون در آنجا برگزار شده بود بیست تن کشته شدند. روشن است که تظاهرات روز به روز وسیعتر می شود. مردم تنها یک خواست دارند و آن هم سقوط رژیم سوریه است. آنها چیزی کمتر از آن را نمی پذیرند و این یعنی برخورداری از یک سیستم دموکراتیک مدنی. سوریه در دهه ی پنجاه سنتی دموکراتیک داشت و زمان آن رسیده که به همان سنت رجوع کند و یک سوریه ی دموکراتیک جدید را بنا کند.»
سیامک دهقانپور:
«پس از نشست استانبول آیا تشکیل یک دولت در تبعید در دستور کار اپوزیسیون است؟»
رضوان زیاده:
«ما معتقدیم دولت سایه یا شورای ملی اتفاقا باید در درون کشور شکل گرفته و انتخاب شود. دولت سوریه اجازه ی هیچ نشستی را به اپوزیسیون در دمشق و دیگر شهرها نمی دهد. دولت سوریه باید زیر فشارهای سنگین بین المللی حضور اپوزیسیون را در شهرهای سوریه بپذیرد تا آنها رهبری جدیدی را برای اپوزیسیون انتخاب کنند. روشن است که اپوزیسیون سوریه رهبری واحدی ندارد اما، هدف و دستور کاری واحد دارند.»
سیامک دهقانپور:
«چرا رهبری واحدی ندارند؟»
رضوان زیاده:
«پس از چهل و هفت سال دیکتاتوری دور هم جمع کردن لیبرال ها، کمونیست ها، و اسلامیست ها کار ساده ای نیست. آنها نیاز به زمان برای بحث و گفتگو بر سر تمام مسائل دارند. انقلاب سوریه به طور ناگهانی رخ داده است. هیچ کس انتظار قیام مردمی در سوریه را نداشت.»
سیامک دهقانپور:
«استراتژی برای دور هم گردآوردن آنها چیست؟»
رضوان زیاده:
«استراتژی، احساس مسولیت در میان اپوزیسیون سوریه نسبت به آنهایی است که در خیابان کشته شدند. احساس مسولیت نسبت به حفظ یک موضع یکپارچه تا ادامه ی کشتار برای اسد ناممکن شود. جامعه ی جهانی هم باید بر روی اپوزیسیون برای حفظ موضعی واحد فشار بیاورد، چرا که دولت سوریه سالهاست می گوید هیچ آلترناتیوی ندارد و موضع یکپارچه ی اپوزیسیون پیامی به جامعه ی جهانی خواهد بود که سوریه آماده ی تغییر و قدم گذاشتن در مسیر گذار است.»
سیامک دهقانپور:
«آیا با ادامه ی تظاهرات جامعه ی جهانی را به مداخله دعوت می کنید؟»
رضوان زیاده:
«هیچ اپوزیسیونی در داخل و خارج سوریه از مداخله ی نظامی صحبت نمی کند. مردم سوریه باور دارند که آنقدر قدرتمندند که نیازی به مداخله ی نظامی خارجی نداشته باشند. اما، آنها به فشار بین المللی نیاز دارند و این امری بسیار مهم است. تا کنون شورای امنیت سکوت کرده است. پانزده هفته پس از کشتارها اتحادیه ی عرب هنوز ساکت است. این ارسال پیامی نادرست به دمشق و مردم سوریه است به این معنی که اجازه می دهند کشتار ادامه داشته باشد و مردم سوریه احساس تنهایی کنند.»
سیامک دهقانپور:
«روسیه از موضع گیری شورای امنیت در برابر سوریه حمایت نمی کند. ایران، عربستان سعودی، و حتی اسرائیل از تغییر رژیم در سوریه صحبت نمی کنند. اپوزیسیون در برابر این شرایط دشوار چه می تواند انجام دهد؟»
رضوان زیاده:
«ما معتقدیم تغییر در سوریه در جهت منافع جامعه ی عرب و جامعه جهانی است. چرا که تنها رژیمی که از رژیم سوریه حمایت می کند رژیم ایران است. و این امر متاسفانه از طریق در اختیار قرار دادن امکانات، تجارب، و حتی کمک های مالی صورت می گیرد. اخیرا رویترز در گزارشی از تخصیص پنج میلیارد و هفتصد میلیون دلار کمک به رژیم سوریه خبر داد. نمی دانم این رقم تا چه حد دقیق است اما، نشان دهنده ی میزان ترس جمهوری اسلامی از پیامدهای سقوط رژیم سوریه برای موقعیت ایران در منطقه و در درون ایران است.»
سیامک دهقانپور:
«اما، مشکل فقط ایران نیست. سعودی ها هم از تغییر رژیم صحبت نمی کنند؟»
رضوان زیاده:
«سعودی ها می دانند تغییر در سوریه بسود همه است. آن ها بسیار محافظه کار هستند و هرگز در انظار از تغییر رژیم در سوریه صحبت نمی کنند. اما، در زیر میز آنها از مردم سوریه به اشکال مختلف حمایت می کنند و رسانه های آنها فضای بازی برای اپوزیسیون ایجاد کرده است.»
سیامک دهقانپور:
«آیا با رفتن اسد مشکل حل می شود. معاونین او یا نخست وزیر عناصر اصلاحات به نظر نمی رسند؟»
رضوان زیاده:
«رژیم سوریه بدل به یک رژیم خانوادگی شده است. با سرنگون کردن راس رژیم مابقی فروخواهند ریخت. درست مثل رژیم صدام حسین در عراق که به حکومت خانوادگی بدل شده بود. هدف قرار دادن اسد پیامی درست به علوی ها خواهد بود که مشکل مردم سوریه با او است نه با اقلیت علوی که برادران ما و حامیان تغییر در سوریه هستند. از این رو است که مبارزه ی روز به روز ما باعث شده هر روز شخصیت های سیاسی مطرح علوی خواهان تغییر شوند.»
سیامک دهقانپور:
«آیا ایجاد شکاف در ارتش در کانون استراتژی اپوزیسیون است؟»
رضوان زیاده:
«همانطور که در تونس و مصر شاهد بودیم ارتش در کنار رفتن شخصیت اول و توقف کشتار مردم نقش مهمی بازی کرد. ارتش سوریه نیرویی حرفه ای و برخاسته از مردم است که گرچه جایگاه ارتش تونس و مصر را ندارد اما، مانند ارتش لیبی هم نیست. ارتش هنوز میان مردم از گونه ای احترام برخوردار است. به همین دلیل شاهد جداشدن نیروها و تمردشان از تیراندازی به سوی مردم در بعضی شهرها بوده ایم. ارتش عنصری حیاتی در مبارزه برای تغییر است تا زمانی که ژنرال ها تصمیم بگیرند از حکومت جدا شوند و به مردم بپیوندند.»
سیامک دهقانپور:
«آیا اسد می تواند همچون ایران اعتراضات مردمی را سرکوب کند؟»
رضوان زیاده:
«رژیم سوریه از روز نخست در آرزوی این بود که سناریوی ایران در سرکوب جنبش سبز را تکرار کند. اما، در طول جنبش سبز در ایران حدود هشتاد نفر کشته شدند در سوریه ما از حدود دو هزار کشته صحبت می کنیم. این حجم از خشونت امکان مصالحه و آشتی یا به فراموشی سپردن را بسیار مشکل می کند. از این رو است که تظاهرات در سوریه فراگیرتر از ایران شده و به اختلافات میان محافظه کاران و طرفداران احمدی نژاد بدل نشده است. اعتراضات در سوریه از شهر درعا جایی آغاز شد که بسیاری از فرماندهان نظامی و امنیتی از جمله معاون رئیس جمهور و معاون وزیر خارجه اهل آنجا هستند. از این رو تظاهرات در درعا برای رژیم سوریه شوک آور بوده است و جرقه در درعا در زمان و مکان مناسبی زده شد.»

«با ادامه ی این وضع اقتصاد سوریه دچار مشکل جدی خواهد شد.»

مصاحبه اختصاصی افق با سیروان قجو، روزنامه نگار، نویسنده و شاعر سوری کرد، ساکن واشنگتن:

سیامک دهقانپور:
«وضعیت کردها در سوریه در حال حاضر چگونه است؟»
سیروان قجو:
«کردها دومین اقلیت قومی سوریه هستند. پانزده درصد جمعیت کل کشور یعنی حدود سه میلیون تن هستند که عمدتا در شمال و شمال شرقی ساکن اند. کردها جنبش های سیاسی و احزاب خود را دارند که از دیدگاه حکومتی بدلیل قوانین متکی بر حکومت تک حزبی بعث غیرقانونی شناخته می شوند. سخن گفتن به زبان کردی در اماکن عمومی و مدارس سوریه غیرقانونی است. در یک جمله داشتن هویت کردی در سوریه ممنوع است.»
سیامک دهقانپور:
«کردها در سوریه در پی چه هستند؟»
سیروان قجو:
«تنها نهادی که کردها را نمایندگی می کند یک شورای سیاسی است که چهارده گروه از راست تا چپ افق سیاسی را شامل می شود. آنها برغم تفاوت هایشان درباره ی خواست برسمیت شناخته شدن کردها اتفاق نظر دارند. احزابی هم هستند که بدنبال گونه ای خودمختاری و نوعی فدرالیسم اند.»
سیامک دهقانپور:
«احزاب خواهان فدرالیسم چقدر محبوبیت دارند؟»
سیروان قجو:
«محبوبیت دارند. اما اکثریت نیستند. کردهای دیگری هم هستند که در پی حق برسمیت شناخته شدن در سرزمین تاریخی شان بر مبنای قانون اساسی سوریه اند. کردهایی هم هستند که در پی کسب حقوق سیاسی و فرهنگی شان اند.»
سیامک دهقانپور:
«ریشه ی بی اعتمادی کردها به حرکت اعتراضی در سوریه در کجاست؟ آنها با تاخیر به اعتراضات مردمی پیوستند؟»
سیروان قجو:
«درست است. برای اینکه کردها اولین گروهی بودند که در سال دو هزار و چهار در قامیشلو دست به قیام زدند. آن حرکتی بسیار مردمی بود که طی آن هزاران کرد به خیابان ها آمدند و چند روزی دست به اعتراض زدند که در نهایت سرکوب شد. تردید کردها برای پیوستن به اعتراضات اخیر ناشی از آن تجربه و این امر بود که نمی خواستند مثل شش سال پیش در صف اول باشند. آنها تصمیم داشتند از حرکت گروههای دیگر مطمئن شوند و بعد بپیوندند که چنین نیز کردند.»
سیامک دهقانپور:
«آیا نگران نبودند که ماجرای شش سال پیش تکرار شود؟»
سیروان قجو:
«نه. چون کردها در کل و احزاب کرد بطور خاص گفتمان مبتنی بر خواست هایشان را در قالب هویت ملی تغییر داده اند. شش سال پیش آنها پرچم کردستان را در تظاهرات حمل می کردند امروز فقط پرچم سوریه را در تظاهرات در دست می گیرند.»
سیامک دهقانپور:
«آیا این تغییر رویکرد فقط در خیابان رخ داد یا قلبا نگاهشان عوض شده است؟»
سیروان قجو:
«قلبا نمی دانم. اما، در انظار عمومی و در بیانیه هایشان همان مواضعی را اتخاذ می کنند که دیگر معترضین در سوریه دارند. آنها متوجه این برابری سیاسی شده اند که کردها تا این رژیم سرنگون نشود آزاد نخواهند شد. هماهنگی میان کردها و عرب ها در سوریه در راستای حرکت به سوی یک هدف مشترک است.»
سیامک دهقانپور:
«موفقیت های سیاسی کردها در ترکیه و عراق تا چه حد کردهای سوریه را به شوق آورده است؟»
سیروان قجو:
«البته که موفقیت های برادرانشان در ترکیه و شمال عراق در دستیابی به بخش عمده ای از خواست هایشان برای آزادی و برابری الهام بخش آنان است. آنها پیشتر برای کردهای دیگر کشورها تلاش کرده بودند اما، اینک آموخته اند که ابتدا باید به خودشان برسند بعد به همسایه.»
سیامک دهقانپور:
«کردهایی هم در ایران هستند که از آن آزادی هایی که گفتید بهره مند نیستند. کردهای سوریه چه درکی از آنان دارند؟»
سیروان قجو:
«رابطه ای فیزیکی به دلیل فاصله ی جغرافیایی وجود ندارد. اما، کردهای تبعیدی در اروپا بسیار به هم نزدیک اند و همکاری فراوانی بر سر مسائل مشترک دارند. در آمریکا هم در بسیاری از جلسات کردهای ایران شرکت می کنند. شنبه گردهمایی را در برابر کاخ سفید برنامه ریزی کرده ایم که بسیاری ایرانی کرد ابراز تمایل کرده اند با حضورشان حمایت خود را از خواست مردم سوریه نشان داده اند.»
سیامک دهقانپور:
«نگاه شما به گزارش های حاکی از نقش ایران در سرکوب ها در سوریه چیست؟»
سیروان قجو:
«ایران تاثیر جدی بر انقلاب سوریه گذاشته است. شاهدین بسیاری فاش کردند که ماموران ایرانی را در درعا، محل اولین اعتراضات، دیدند؛ افرادی که عربی را با لهجه ی فارسی صحبت می کردند. البته که ایران نقش مهمی در سرکوب قیام مردمی سوریه ایفا می کند.»
سیامک دهقانپور:
«اپوزیسیون سوریه و مشخصا کردها از جنبش سبز چه درسی آموختند؟ بسیاری سوال می کنند که چگونه پس از ماهها سرکوب اپوزیسیون سوریه هنوز مقاومت می کند؟»
سیروان قجو:
«نگرانی من از ابتدا این بود که سرنوشتی مشابه جنبش سبز پیدا کنیم. جنبشی که یک سال مقاومت کرد حمایت بین المللی بسیاری را بدست آورد اما، به سرنگونی رژیم منجر نشد، از رسیدن به هدفش باز ماند و اینک همه رهبرانش در حبس اند. امیدوارم چنین نشود. اما، بنظر می رسد شباهت های میان دو وضعیت بیش از تفاوت هایشان است. آنچه که مایه ی نگرانی است این است که اعتراضات مردم سوریه از ماه مارس آغاز شده ولی هنوز پیشرفت ملموس سیاسی حاصل نشده است. مشکل اپوزیسیون سوریه این است که تجربه ی چندانی برای این مبارزه ندارد زیرا حزب بعث از هزار و نهصد و شصت و سه قدرت را در دست داشته و ابتکار عمل سیاسی را از تمام فعالین گرفته است.»
سیامک دهقانپور:
«چگونه است که برغم بیش از هزاران کشته و بازداشتی مردم باز هم به خیابان ها می آیند؟»
سیروان قجو:
«هر چه بیشتر می کشند اطرافیان، بستگان، و دوستان انگیزه ی بیشتری پیدا می کنند. به گزارش سازمان ملل شمار کشته ها به دو هزار تن رسیده است ولی بنظر من بیشتر از این است.»
سیامک دهقانپور:
«بنظر می رسد تاکتیک شلیک مستقیم به مردم را کمتر به کار می گیرند؟»
سیروان قجو:
«ابتدا از تک تیرانداز استفاده می کردند ولی الان در انظار عمومی با تانک و هلی کوپتر به مردم شلیک می کنند. اما، این ها مانع ادامه ی اعتراضات مردم نشده است. تنها هفته ی گذشته در دو شهر یک و نیم میلیون نفر برای اعتراض به خیابان ها آمدند. این رقمی عظیم در مقایسه با هفته های گذشته است.»
سیامک دهقانپور:
«نیروی سازمان دهنده ی تظاهرات کیست؟»
سیروان قجو:
«باور کنید هیچ حرکت خاصی هماهنگ کننده ی جنبش و این انقلاب نیست. جوانان در صف اول تظاهرات هستند. آنها خسته شده اند. وقتی در شبکه های اجتماعی می بینند که هم نسل های آنان در دیگر کشورها از حقوق سیاسی و آزادی برخوردارند می گویند چرا ما محروم باشیم.»
سیامک دهقانپور:
«مخالفان به امتیازهایی مثل حق تاسیس حزب که بشار اسد وعده می دهد چگونه نگاه می کنند؟»
سیروان قجو:
«تنها هدف و هدف اصلی سرنگونی رژیم است و به چیزی کمتر رضایت نمی دهند چرا که رژیم سالها و دهه هاست وعده و وعید می دهد و هیچ کدام به عمل بدل نشده است.»
سیامک دهقانپور:
«اما، آیا مخالفان می دانند دقیقا چه نوع حکومتی پس از اسد می خواهند؟»
سیروان قجو:
«مردم اینک فقط خواهان حذف رژیم اند. از آنجا که صحنه ی سیاسی نامشخص است جامعه ی جهانی نمی تواند تصمیمی اساسی درباره ی نیروی سیاسی آلترناتیو اسد بگیرد اما، هر دولتی به مراتب بهتر از وضعیت فعلی خواهد بود.»
سیامک دهقانپور:
«شما تا کنون حمایت روشنی برای برکناری اسد در جامعه ی جهانی و کشورهای منطقه کسب نکرده اید و بنظر راه دشواری در پیش دارید. استراتژی شما چیست؟ آیا به شکاف در ارتش دل بسته اید؟»
سیروان قجو:
«سوال جالبی است. من همواره نحوه ی برخورد جامعه ی جهانی با لیبی را با سوریه مقایسه می کنم. اتحادیه ی عرب به رهبری عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب خلیج فارس پیش گام شدند و پس از آن بود که آمریکا و اروپا دست به اقدام علیه قذافی زدند. ماجرای سوریه بسیار متفاوت است. سوریه بازیگر مهمی در منطقه در لبنان، مناطق فلسطینی، اسرائیل، ایران، عراق، و ترکیه است. تمام این کشورها برای برخورد با سوریه مرددند چون می دانند با رفتن رژیم سوریه موازنه ی سیاسی منطقه تغییر خواهد کرد. آنها می دانند که این پتانسیل وجود دارد که رژیم به هر کاری برای ماندن بر سر قدرت دست بزند از این رو اتحادیه ی عرب نمی خواهد در باره ی اوضاع در سوریه به صراحت صحبت کند و آمریکا، اتحادیه ی اروپا، و اتحادیه ی عرب هر یک منتظر دیگری هستند که گام اول را بردارد. در این میان آمار کشته شدگان و بازداشتی ها رو به فزونی است. شمار پناهجویان در مرز ترکیه و لبنان به هزاران تن می رسد.»
سیامک دهقانپور:
«آیا همچنان امیدوارید که شکافی در ارتش رخ دهد؟»
سیروان قجو:
« شکاف اتفاق افتاد. تا کنون بیش از پنج افسر ارتش سوریه ترک خدمت کرده اند. البته به کل ارتش سرایت نکرده است چرا که سپاه چهارم ارتش، بیرحمترین نیرو در کشور، زیر نظر ماهر اسد برادر بشار اسد است. البته ارتش تنها فاکتور مطرح در کشتار مردم نیست. نیروهای امنیتی و نیروهایی که به برادران اسد بسیار وفادارند در کشتار مردم نقش مهمی دارند و به هر کار غیرممکن برای حفظ قدرت آنها دست می زنند.»
سیامک دهقانپور:
«آیا کردها از مداخله ی خارجی استقبال می کنند؟»
سیروان قجو:
«وضعیت کردها متفاوت است. آنها امید دارند که حکومت اقلیم کردستان عراق سرکوب را محکوم کند. البته شرایط آنها را به عنوان یک حکومت نوپا در منطقه در برابر دمشق درک می کنند و نمی خواهند از یک سو ترکیه و از سوی دیگر سوریه را خشمگین شود. کردها این را بخوبی می فهمند که برای تحقق خواسته هایشان باید از دمشق آغاز کنند. هر گونه حمایت منطقه ای مورد استقبال قرار می گیرد اما، آنها باید خودشان مسائل شان را حل کنند.»
سیامک دهقانپور:
«امید اپوزیسیون در این شرایط دشوار به چیست؟»
سیروان قجو:
«آنها رویدادها در تونس، مصر، و حالا یمن را شاهدند. این نمونه ها الهام بخش تظاهرکنندگان سوری است تا به مسیر خود برای بدست آوردن آزادی و جایگاه واقعی خود ادامه دهند. یقین دارم که با ادامه ی این وضع اقتصاد سوریه دچار مشکل جدی خواهد شد و قدرت دولت را تحت تاثیر قرار خواهد داد.»

«از حکومت خود بپرسید چرا مردم بی گناه سوریه را می کشند؟»

مصاحبه اختصاصی افق با علا الرفاعی، از اعضای اپوزیسیون شرکت کننده در نشست آنتالیا در ترکیه، پژوهشگر موسسه ی صلح در آمریکا و دانشجوی مطالعات خاورمیانه در دانشگاه مریلند، ساکن واشنگتن:

سیامک دهقانپور:
«زنان در سوریه در این اعتراضات در پی چه حقوقی هستند؟»
علا الرفاعی:
«زنان هم به شکلی در سوریه و در جامعه ی مردسالار آن با سنت های مذهبی اش سرکوب شده اند. در آغاز انقلاب بیشتر شاهد حضور مردان جوان زیر سی سال در خیابان ها بودیم و بتدریج زن ها نیز حضور پیدا کرده اند.»
سیامک دهقانپور:
«بسیاری دولت سوریه را دولتی سکولار می دانند. شما چه فکر می کنید؟»
علا الرفاعی:
«فکر نمی کنم دولتی سکولار باشد. اگر بخواهیم واژه ی سکولار را به معنای واقعی اش استفاده کنیم سکولار نیست. حکومتی دیکتاتوری است. از یک منظر سکولار است چون حکومت عربستان سعودی نیست که زنان باید از سر تا پایشان را بپوشانند و حق رانندگی ندارند. درست است در سوریه برای من اجباری نیست که حجاب داشته باشم و موهایم را بپوشانم و طبعا می توانم رانندگی کنم و آزادانه با دوستانم به این سو و آن سو بروم. از این منظر سکولار است ولی از نظر مشارکت سیاسی و دیگر حقوق برای زنان سکولار نیست و دیکتاتوری است. حکومتی است که به هر کار ممکن برای ماندن بر سر قدرت دست می زند.»
سیامک دهقانپور:
«آیا نگران این نیستید که حکومتی پس از اسد همین حقوقی را که دارید از شما بگیرد؟»
علا الرفاعی:
«جامعه ی سوریه ترکیبی است از گروههای قومی و مذهبی مختلف. حدود شصت و پنج تا هفتاد درصد سنی اند اما، کرد، مسیحی، یهودی، و ارمنی هم در سوریه زندگی می کنند. زیبایی انقلاب سوریه در این است که همه یکی شده اند. حکومت اسد البته می گوید ما از مردم در برابر جنگ فرقه ای حفاظت می کنیم. در حمص کوشیدند جنگ میان علوی ها و سنی ها راه بیاندازند و تصویری از جنگ داخلی به نمایش بگذارند. اسد می کوشد تصویری از آشوب به جهان منعکس کند تا بگوید آنها تنها گزینه ی قابل تکیه اند.»
سیامک دهقانپور:
«آیا می دانید چه حکومتی پس از اسد می خواهید؟»
علا الرفاعی:
«در داخل کشور همکاری های درون هر شهر برای انتخاب افرادی که در دوره ی گذار اداره ی امور را در دست خواهند گرفت وجود دارد و اپوزیسیون خارج از کشور از این تلاش ها حمایت می کند. طی یک انتخابات آزاد هر کس برنده شود حکومت را تشکیل خواهد داد ولی اینگونه نیست که اخوان المسلمین، یا دیگر گروهها تمام قدرت را در دست بگیرند. نه. من خیلی خوش بین هستم و معتقدم سوریه برای تغییرات واقعی دموکراتیک آماده است. من نگران رفتن این رژیم نیستم چرا که این رژیم باید برود مساله این است که جنگ داخلی در کار نخواهد بود این تبلیغات رژیم اسد برای ترساندن جامعه ی جهانی و آمریکا است.»
سیامک دهقانپور:
«آیا به این فکر کرده اید که آنقدر متوجه سرنگونی اسد هستید که به هر امتیاز احتمالا خوبی هم که می دهد بی توجه اید؟»
علا الرفاعی:
«صادقانه بگویم. من به همه ی آنچه اسد می گوید گوش می کنم و به تمام کارهایش و آنچه سفرایش در خارج و نخست وزیر انجام می دهند توجه دارم. ببینید او وعده ی گفتگو با اپوزیسیون داد. در آن جلسه وقتی یک عضو اپوزیسیون گفت مردم طی چهار ماه گذشته در خیابان ها خواهان سرنگونی رژیم هستند او را کتک زدند و شعار «خدا، سوریه، فقط بشار» را فریاد زدند و معلوم نیست چه بلایی سرش آوردند و اینک کجاست. وقتی می گویند دیالوگ دروغ می گویند. وقتی مشخصات لازم برای تشکیل حزب را می بینید متوجه می شوید تشکیل حزب غیرممکن است. حزب بعث به آنچه اسد وعده می دهد عمل نمی کنند. اسد مرتب می گوید چنین خواهیم کرد و چنان خواهیم کرد اما، آنچه اتفاق می افتد کشتار روزانه ی مردم است.»
سیامک دهقانپور:
«پس شما می گویید او وقت می خرد و سیاست مشت آهنین را دنبال می کند؟»
علا الرفاعی:
«هر روز بین دویست تا چهارصد تن در سوریه بازداشت می شوند. شهرها همچنان در محاصره تانک ها است و کشتار مردم ادامه دارد.»
سیامک دهقانپور:
«چه انگیزه ای باعث می شود در سایه ی ترس از گلوله باز هم برای تظاهرات به خیابان ها بیایند؟ افرادی که با شما در تماس اند چه می گویند؟»
علا الرفاعی:
«چون دولت اجازه ی فعالیت به هیچ رسانه ای را در سوریه نمی دهد دوستان و خانواده ی من و فعالانی که با من روزانه در تماس هستند تصاویر زیادی از اعتراضات را برایم می فرستند. آنها به من می گویند این اولین بار است که ما احساس می کنیم می توانیم بدون ترس از هیچ کس به خیابان برویم و فریاد آزادی سر بدهیم. آنها می گویند هیچ یک از وعده های اصلاحات طی یازده سال گذشته به عمل نرسیده است. دوستی دارم که طرفدار اسد بود و می گفت او رهبر جوان و تحصیلکرده ای است اما، او نیز دیگر باوری به اسد ندارد.»
سیامک دهقانپور:
«آیا کسی از نزدیکان یا دوستان شما کشته یا دستگیر شده اند؟»
علا الرفاعی:
«به هزار و نهصد و هشتاد و دو که بازگردم وقتی در حما بدستور حافظ اسد بیش از چهل و هفت هزار تن کشته شدند پدربزرگ من که در دهه ی هشتاد زندانی سیاسی و استاد دانشگاه بود یکی از کشته شدگان بود. تا امروز هنوز نمی دانیم جسد او کجا دفن شده است.»
سیامک دهقانپور:
«در اعتراضات اخیر چطور؟»
علا الرفاعی:
«بیش از پنج تن از دوستانم چندین بار بازداشت و آزاد شده اند و شماری از آنها هنوز در زندان اند. من این فرصت را پیدا کردم در اولین کنفرانس اپوزیسیون در آنتالیا در اواخر ماه مه شرکت کنم. حدود پنجاه جوان فعال زیر سی سال را در آنجا دیدم که توانسته بودند خود را از درون سوریه به کنفرانس در ترکیه برسانند. آثار شکنجه را با چشمان خودم بر بدنشان دیدم. آنها الان بازگشته اند و در تظاهرات حضور دارند. آنها به من می گویند کشته شدن در راه آزادی سوریه برایشان مهم نیست.»
سیامک دهقانپور:
«با این حجم سرکوب چگونه راهپیمایی های چنین بزرگی را شاهدیم؟»
علا الرفاعی:
«یکی از شعارهای انقلاب سوریه این است که خشونت ترس را در ما می کشد. هر چه خشونت بیشتر می شود مردم و جوانان انگیزه ی بیشتری پیدا می کنند تا در خیابان ها بمانند و به خانه برنگردند.»
سیامک دهقانپور:
«آیا تظاهرات جمعه ها طی مراسم نماز جمعه برنامه ریزی می شود؟»
علا الرفاعی:
«نماز جمعه یکی از راههای تماس گیری است و گاهی حتی مسیحیان را در مسجد می بینید که برای پیوستن به تظاهرات آمده اند. اما، هماهنگی ها از حلقه های کوچک محلی شروع می شود و این حلقه ها با هدف مشترک دست زدن به یک انقلاب صلح آمیز به هم وصل می شوندد. البته با فعالیت های مخابرات یا همان سرویس اطلاعات سوریه روز به روز فعالیت ها دشوارتر می شود. مردم به این نتیجه رسیده اند که اگر اعتراضات را متوقف کنند و به خانه هایشان بازگردند سرکوب شدیدتر خواهد شد. راه بازگشتی در کار نیست و سد ترس شکسته شده است.»
سیامک دهقانپور:
«آیا جنبش زنان ایران الهام بخش شما در اعتراضات بوده است؟»
علا الرفاعی:
«وقتی به تصاویر زنان ایرانی که در زمان انتخابات خواهان تغییر بودند نگاه می کردم به خودم می گفتم چرا این اتفاق در سوریه نباید رخ بدهد. البته یک جورهایی تلاش های آنها الهام بخش ما بود. هر دوی ما از یک معضل مشترک رنج می بریم.»
سیامک دهقانپور:
«فکر می کنی حالا شما می توانید الهام بخش آنان باشید؟»
علا الرفاعی:
«امیدوارم چنین بشود. من دوستان ایرانی بسیاری در دانشگاه دارم که می گویند کاش می شد ما هم می توانستیم آنچه را که می خواهیم در خیابان ها فریاد بزنیم. من به آنها می گویم وقتی کاری را شروع کردید توقف نکنید ادامه دهید. انقلاب سوریه انقلابی صلح آمیز است و از این رو حمایت بسیاری را به خود جلب کرده است. این جنگی است که حکومت علیه مردم خودش شروع کرده است.»
سیامک دهقانپور:
«آیا کسانی در اپوزیسیون هستند که معتقدند باید در برابر رژیم سلاح بدست گرفت؟»
علا الرفاعی:
«هیچ بخشی از اپوزیسیون چنین فکر نمی کند. ارتش کاملا در کنترل حکومت است و مردم هم فقیرند و چنین امکانی ندارند.»
سیامک دهقانپور:
«ولی اگر امکانش را داشتید سلاح بدست می گرفتید؟»
علا الرفاعی:
«فکر نمی کنم. لحظه ای که اولین نفر اسلحه در دست بگیرد و دیگری را بکشد همه چیز از بین رفته و تمام شده است.»
سیامک دهقانپور:
«پس فکر می کنید با این شیوه پیروز این مبارزه هستید؟»
علا الرفاعی:
«ما با رویکرد صلح آمیز و متمدنانه پیروز این مبارزه هستیم. باید تصاویر جوانانی را ببینید که در برابر تانک با گل رز در دست می ایستند و به ارتشی ها می گویند شما از مردم هستید، باید از ملت حفاظت کنید و به دستورات مافوق گوش نکنید. با همین رویکرد است که اخیرا شاهد ترک خدمت شماری از افسران بلندپایه هستیم و حکومت روز به روز تضعیف می شود.»
سیامک دهقانپور:
«شما باتفاق دوستانتان شنبه تظاهراتی را در برابر کاخ سفید برنامه ریزی کردید. چه درخواستی از جامعه ی جهانی و آمریکا دارید؟»
علا الرفاعی:
«ما خواهان تحریم و توقیف اموال و دارایی های مقامات مسول حکومت سوریه و کشاندن آنها به دادگاه جنایات علیه بشریت هستیم. ما نتایج خوبی تا کنون گرفته ایم. پرزیدنت اوباما و وزیر خارجه موضع گیری های خوبی داشته اند که ناشی از فشارهای ما در خارج از سوریه همزمان با تظاهرات در داخل بوده است. ما مرتب به کنگره می رویم تا به آنها گزارش اوضاع را ارائه دهیم. در رسانه ها حاضر می شویم. از دولت آمریکا و اروپا می خواهیم که در کنار مردم سوریه بایستند. احتمال زیاد دارد که سفیر سوریه بدلیل اقدامات چند ماه گذشته ی سفارت در واشنگتن از خاک آمریکا اخراج شود. اف بی آی، اداره ی آگاهی فدرال آمریکا، در این باره در حال تحقیق از کارمندان سفارت و خود ما است. افرادی از سفارت سوریه تصاویری از جلسات ما گرفته اند و بر آن مبنا اعضای خانواده های ما را در سوریه تهدید کرده و بازداشت کرده اند. بعضی مقامات سیاسی از ما می پرسند آیا خواهان مداخله نظامی هستید. پاسخ ما منفی است. نه، ما به هیچ عنوان خواهان دخالت نظامی نیستیم.»
سیامک دهقانپور:
«تحریم های آمریکا علیه مقامات ایرانی مسول سرکوب مردم سوریه چه واکنشی را در میان سوری ها در پی داشت؟»
علا الرفاعی:
«ما می دانیم رژیم سوریه تضعیف شده و بر روی حمایت ایران و حزب الله لبنان حساب می کند. به عنوان یک سوری و یک انقلابی مایه ی تاسف است که می بینیم کشوری در کشتار مردم سوریه به رژیم کمک می کند اما، این کشور ایران نیست که چنین می کند بلکه حکومت ایران است. حکومت سوریه و ایران هر دو از یک جنس و هر دو رژیم های دیکتاتوری و جنایتکارند. از این جهت مهم است که دنیا بفهمد حکومت ایران در کشتار مردم آزادیخواه سوریه دست دارد. ما از مردم داخل ایران در جنبش سبز و هر گرایش دیگری می خواهیم از حکومتشان بپرسند چرا مردم بیگناه سوریه را می کشید و در سوریه چه می خواهید؟ شاید این حرکت خوبی برای ادامه ی اعتراضات در ایران باشد.»

نگرانی ما این بود که سرنوشتی چون جنبش سبز داشته باشیم

زنان ایرانی الهام بخش ما بودند

۱۳۹۰ مرداد ۱, شنبه

کارشناس مورد علاقه شما در افق کیست؟

شنبه اول مرداد ۱۳۹۰، ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۱

طی بیش از ۶ ماه گذشته ۱۳۳ کارشناس و مهمان برجسته در افق حضور داشته اند. نزدیک به نیمی از این افراد برای نخستین بار در برابر دوربین صدای آمریکا قرار گرفتند. از میان این ۱۳۳ مهمان، فرد مورد علاقه خود را انتخاب کنید و اگر کارشناس جدیدی را هم مدنظر دارید، نام ببرید:

سیاست و جامعه شناسی:

عباس میلانی، رسول نفیسی، رامین جهانبگلو، عبدالعلی بازرگان، شاهزاده رضا پهلوی، حسین قاضیان، مهرزاد بروجردی، منصور فرهنگ، ابوالحسن بنی صدر، حسین علیزاده، علی اکبر امیدمهر، مجتبی واحدی، آلن ایر، فاطمه حقیقت جو، هوشنگ امیراحمدی، امین بزرگیان، مراد ویسی، مجید محمدی، علی کشتگر، علیرضا نوریزاده، علی افشاری، محمود مرادخانی، بابک داد، امیرفرشاد ابراهیمی، ایرج ادیب زاده، صبا واصفی، هوشنگ اسدی، مه یر عزری، علی علیزاده، بارونس هاله افشار، حمید اکبری، کاوه افراسیابی، مرتضی کاظمیان، نورالدین پیرموذن، مهرداد خونساری، نیک آهنگ کوثر، محسن سازگارا، مسعود خدابنده، علیرضا نامور حقیقی، مسعود سفیری.

اقتصاد و انرژی:

رضا قریشی، ریحانه مظاهری، ژاله وفا، فرخ زندی، بورقان نظامی، حسن منصور، فریدون فشارکی، حمید زنگنه، محمدرضا جهان پرور، حسین ابن یوسف، پرویز مینا، فریدون خاوند، جمشید اسدی، سیروس بینا، احمد علوی.

انرژی هسته ای:

علی نیری، نامدار بقایی یزدی، محمد سهیمی، مهران مصطفوی، علی واعظ.

نظامی و امنیتی، سپاه و ارتش:

علی آلفونه، مرتضی عشقی پور، حسین آرین، هوشنگ حسن یاری، احسان سلطانی.

استراتژیک، خاورمیانه:

جلیل روشندل، محسن میلانی، بابک رحیمی، ژوبین گودرزی، مه یر جاودانفر، ماهان عابدین، عارف کسکین، منصور شکرایی.

حقوق بشر، دانشجویی، کارگری، اقلیت ها:

سهراب رزاقی، مهرانگیز کار، عبدالکریم لاهیجی، محمد مصطفایی، هادی قائمی، لادن برومند، سعید قاسمی نژاد، مهدی کوهستانی نژاد، روزبه بولهری، عبدالله مهتدی، رحیم رشیدی، فرهاد ثابتان، دیان علایی، عبدالستار دوشوکی، عزیز بلوچ، فریار نیکبخت، فتانه فرید، مصطفی آزمایش، بهروز سرشار، حسن شریعتمداری، فاخته زمانی، عرفان قانعی فرد، نادر انتصار، مصطفی خسروی، محمدرضا شکوهی فرد، هوشنگ نعمت زاده، پویا دیانیم، پیام اخوان، عفت ماهباز، فاطمه کشاورز، رضا علیجانی، محبوبه عباسقلی زاده.

دین، مذهب، و فلسفه:

محسن کدیور، آرش نراقی، مهدی جلالی، منصور برجی، مهدی حائری سمنانی، محمد جواد اکبرین، احمد قابل، احمد منتظری، مهدی خلجی.

مطبوعات و رسانه:

نوشابه امیری، جواد طالعی، فرج سرکوهی، سیامک زند، مهدی یحیی نژاد، مهدی مهدوی آزاد، محمدرضا یزدان پناه.

هنر و سینما:

سعید زیدآبادی نژاد، رضا صدیق.

مهمان های انگلیسی زبان:

گلین دیویس، سناتور جان مک کین، استیون هدلی، جیمی وبستر، دریاسالار ویلیام فالن، جیمز پرینس، روبرتو توسکانو، موریس کاپیتورن، فایلو دیبل، مایکل موکیزی.