۱۳۸۷ تیر ۲۴, دوشنبه

اورشلیم تقسیم شده

بنا به گزارش ها اوباما سه شنبه و چهارشنبه ی هفته ی آینده، بیست و دوم و بیست و سوم ژوئیه، در اسرائیل خواهد بود و با اهود المرت، نخست وزیر، صیپی لیونی، وزیر امور خارجه، اهود باراک، وزیر دفاع، شیمون پرز، رئیس جمهوری، و بنیامین نتانیاهو، رهبر اپوزیسیون، ملاقات خواهد کرد. او سپس چهارشنبه به کرانه ی غربی می رود تا در رام الله با محمود عباس، رهبر فلسطینیان، ملاقات کند.
سناتور مک کین ماه مارس از اسرائیل دیدن کرد اما، به کرانه ی باختری نرفت و تنها تماسی تلفنی با محمود عباس داشت.
سرنوشت اورشلیم به عنوان پایتخت آینده ی اسرائیل و کشور فلسطین از مسائلی خواهد بود که بر سفر او سایه خواهد انداخت. اوباما ماه گذشته در یک سخنرانی در برابر کمیته ی روابط آمریکا و اسرائیل، لابی اسرائیلی موسوم به ایپک، گفته بود اورشلیم باید پایتخت غیرقابل تقسیم اسرائیل باقی بماند. سخنان او با انتقاد شدید رهبران فلسطینی روبرو شد.
اسرائیل اروشلیم را پایتخت ابدی و غیرقابل تقسیم اسرائیل می داند اما، این وضعیت هرگز از سوی جامعه ی جهانی مورد پذیرش قرار نگرفته است.
کنگره ی آمریکا سال ۱۹۹۵ قانونی را تصویب کرد که اروشلیم را پایتخت غیرقابل تفکیک اسرائیل معرفی می کند اما، روسای جمهوری آمریکا برای نشان دادن حمایت خود از مذاکرات اسرائیلیان و فلسطینیان بر سر وضعیت پایتخت تا کنون سفارت آمریکا را در تل آویو نگاه داشته اند.
فلسطینیان خواهان بازپس گرفتن بخش شرقی و عرب نشین اورشلیم به عنوان پایتخت خود هستند؛ بخشی که پس از درگیری های ۱۹۶۷ اسرائیل به قلمرو خود ضمیمه کرد.
اوباما دیروز در مصاحبه با سی ان ان گفت در سخنرانی در ایپک از عبارت درستی استفاده نکرده بود وقتی گفت اروشلیم تقسیم نشده باقی خواهد ماند. اوباما گفت منظور او این بوده که خواهان آن نیست که چون شرایط پیش از جنگ ۱۹۶۷ اورشلیم با سیم خاردار تقسیم شده باشد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام به همه و به تو سیامک عزیز
تقسیم نشدن بیت المقدس و زندگی فلسطینی ها و اسرائئیلی ها در کنار هم می تواند بسیار زیبا باشد. اما یک مشکل کوچک در این جا وجود دارد.
آن هم ایران است. به نظر من تا زمانی که سیاست های حکومت ایران به این شکل پیش می رود ملت فلسطین رنگ آرامش را نخواهند دید. بهتر است مشکلات رت پایه ای تر حل کنیم. به نظر من به جای اینکه امریکا در چندین جبهه با ایران بجنگد بهتر است یک بار برای همیشه مشکل را حل کند. حل مشکلات متعددی مثل حزب الله - حماس - نفوذ ایران در عراق - گسترش نفوذ ایران در امریکای جنوبی و ......... راحت تر است یا حل ریشه ای این مشکلات؟
حل ریشه ای این مشکلات سخت است. خیلی هم سخت است ولی غیر ممکن نیست. تازه شاید هم راحت تر باشد.
نظر دوستانم چیست؟